قوجا تبريز
خوش گلميسيز
+ بينديم
یاییلیب : پنجشنبه 3 اسفند 1391 | یازار : amin | بؤلوم : | 0 باخيش لار

"طرفداران تيفوسي تراكتورسازي تبريز" نامي كه بعدها به (تورك تيملرين تيفوسي طرفدارلاري) تغيير كرد با وعده وعيد و نام مقدس آزربايجان و تيراختور شروع كرده بعد از اينكه نام آنها سر زبانها افتاد راه واقعي خود را نشان دادند و از ابزارهايي مانند تاسيس سايت براي هدايت و گمراه سازي افكار به خوبي استفاده كردند و حاميان فعلي اين گروه برخي خواص كه ميدانيم چه كساني هستند و برخي نوجوان و جوان هستند كه هنوز با اين گروه و خط مشي آنان آشنايي و آگاهي ندارند. اما رفتارهاي اين گروه به تازگي رنگ جديدي به خود گرفته كه اگر مقابله نشود باعث اشاعه فرهنگ لمپنيزم، بي ميلي و بي رغبتي و همچنين بناي پايه هاي سست بي هويتي در بين تيراختورچيان خواهد شد.

اكنون رفته رفته سبك و سياق اين گروه به مانند مثل معروف (هر زادين تئز پ. و.خ.ي چيخار) تغيير كرده و با قرار گرفتن در نقطه مقابل مردم آزربايجان همانند يك مانع بزرگ بر سر شعار هاي هويت طلبانه آنان قرار گرفت و دست آخر حتي پاي خود را از گليم خود فراتر گذاشته و به مبارزه علني با شعارهايي چون ياشاسين آزربايجان پرداختند.در اين بين كاهش شديد و محسوس هواداران در استاديوم سهند شاهدي بر اين مدعاست كه استاديومي كه با وجود حضور100 هزار نفر در آن از لحاظ اخلاقي براي كودكاني كه با پدران خود براي تماشاي فوتبال و عظمت آزربايجان آمده بودند، نا امن نبود به يك باره براي پدران آنان نيز نا امن شد و تشويق هاي زيبا و اصيل توركي جاي خود را به تشويق هاي بي محتوي و درجه چندم فارسي دادند و دست آخر تحفه نطنز اين قوم بي ادب (فارس) كه همانا فحش هاي ناموسي در استاديوم ها بود، توسط همين گروه نثار داور و تيم حريف گرديد.

TTTT چگونه روي كار آمدند؟

با صعود تراختور به ليگ برتر، پديده جديدي در فوتبال ايران ظهور كرد. اين پديده تماشاگران تراختور بودند.تماشاگراني كه با حضور پرتعداد خود، ركوردهاي فوتبال آسيا را از آن خود نموده و گرگهاي سرخ آزربايجان را به پرطرفدارترين تيم آسيا تبديل نمودند.

پديده طرفداران تراختور ناشي از موج خودآگاهي و بازگشت به هويتي بود كه طي سالهاي گذشته و با تلاش روشنفكران و فعالان ملي ايجاد گرديد و تراختور به مهمترين و گسترده ترين نمايش اين حركت تبديل شد.

بدين سان با زحمات هويت طلبان و ملتچي هي آزربايجان، بازيهاي تراختور بطور متوسط شاهد حضور 70هزار تماشاگر در استاديوم سهند بود. تماشاگراني كه در كنار لذت و هيجان فوتبال، مطالبات ملي خود را فرياد مي زدند.

اين حضور آگاهانه و پرشور مردم، به مذاق گروههاي مركزگرا و برخي سازمانها و ارگانهاي امنيتي خوش نيامده و اين نهادها دسيسه هاي خود را براي كنترل و نابودي پديده طرفداران تراختور آغاز كردند. توطئه هاي گوناگوني كه با برنامه ريزي حساب شده و با روشهاي كوتاه مدت و بلندمدت در حال اجرا مي باشد.

از روشهاي كوتاه مدت، مي توان به تغيير زمان بازيهاي تراختور به روزهاي غيرتعطيل و ساعات نامناسب، عدم سرويس دهي اتوبوسراني، كارت الكترونيكي و عدم ساپورت مناسب از اين سيستم، ايجاد موانع فيزيكي فراوان در ورود و خروج از استاديوم و مهمتر از همه برخوردهاي نامناسب امنيتي با طرفداران اشاره كرد. بطوريكه در برخوردهاي امنيتي، ضمن رفتارهاي ناشايست، با دستگيري تعداد زيادي از هواداران، آنها را به بازداشتگاهها منتقل كرده و ضمن گرفتن تعهد از آنها مبني بر عدم حضور در استاديوم، برخي را در اختيار مقامات قضائي قرار دادند.

براي نفوذ در بين هواداران مهمترين اقدام آنها حمايت از ايجاد گروه TTTT بود. گروهي كه با راه اندازي سايت اعلام موجوديت كرده و همزمان با استقرار در زير جايگاه اقدام به جذب نيرو از بين جوانان و نوجوانان غيور طرفدار تراختور نمود.

اينكه گروهي بطور آشكارا و رسمي فعاليت كرده و بدون هيچگونه برخورد امنيتي ،به راحتي نيرو جذب مي كند ،خود نشان دهنده وابستگي عناصر اصلي اين گروه است. بدون شك ،در فضاي فعلي ايران كه در آن اگر چند نفر دور هم جمع شوند و قصد ايجاد هرگونه تشكيلات و گروه حتي فرهنگي، ورزشي را داشته باشند با شديدترين برخوردهاي امنيتي مواجه مي شوند، ايجاد و فعاليت گسترده چنين گروهي جز با حمايتهاي ارگانهاي خاص امكانپذير نيست.

ليدرهاي اين گروه با آگاهي از عشق و علاقه طرفداران تراختور به هويت آزربايجاني، ابتدا ظاهري هويت طلبانه به خود گرفتند. اما در ادامه سعي كردند ضمن حفظ ظاهر هويت طلبانه،به تدريج ماموريت اصلي خود را كه همانا تغيير جو استاديوم سهند به شكل مطلوب و مورد خواست اربابانشان است را انجام دهند.

ليدرهاي گروه TTTT به عنوان بازوهاي ارگانهاي امنيتي سعي دارند هم تيم را به شكل دلخواه اين ارگانها در آورند و هم رفتار طرفداران را مطابق ميل آنها نمايند.

اما عملكرد اين گروه در مورد تماشاگران نيز حائز اهميت است. اعضاي اين گروه بدون هيچگونه برخورد امنيتي مي توانند يكجا جمع شوند كه محل اجتماع آنها زير جايگاه است.

آنان در اكثر دقايق بازي، بصورت ايستاده تيم را تشويق مي كنند كه تنها نكته مثبت اين گروه است. اما همين عملكرد مثبت آنان، بهانه اي در دستشان شده است تا اقدام به تخريب و توهين به ساير هواداران نمايند. برخي اعضاي اين گروه، فقط افراد گروه خود را طرفدار تراختور دانسته و با ادبياتي توهين آميز، ساير هواداران را افرادي تنبل كه فقط براي تماشاي بازي به استاديوم مي آيند و يا تماشاگرنما هستند، مورد تهاجم قرار مي دهند. مشخص است كه به كار بردن چنين ادبياتي براي افرادي كه با مشقت فراوان در استاديوم حضور پيدا مي كنند خارج از ادبيات يك هوادار واقعي است.

تاريك ترين نكته در مورد عملكرد اين گروه، استفاده از شعارهاي فارسي و يا شعارهايي به تقليد از طرفداران لمپن سرخابي هاي تهران است.با توجه به اينكه مهمترين انگيزه طرفداران تراختور براي حضور در استاديوم فريادزدن مطالبات ملي و سردادن شعارها به زبان مادري است، گفتن شعارهاي فارسي و شعارهاي بي معني توسط اين گروه ضمن ايجاد تفرقه بين طرفداران، باعث كاهش حضور تماشاگران در استاديوم مي شود. اين موضوع زماني مهمتر مي شود كه بسياري از طرفداران قديمي تراختور و ملتچي ها از ورود به استاديوم منع شده اند و در غياب آنها نقش اين گروه پررنگ تر گرديده. از اين رو حضور كمتر ملتچي ها و در مقابل افزايش نقش TTTT ها را مي توان يكي از دلايل كمتر شدن انگيزه مردم براي حضور در استاديوم سهند دانست.

فصل قبل برخي سايتهاي شانتاژگر به عدم حضور تماشاگران در استاديوم اشاره كردند كه اين گروه از اين كار حمايت كرد و مطالبي با عنوان اينكه "تماشاگر بيشتر نتيجه معكوس" عنوان كردند جاي تعجب است كه كساني كه خود را از آن ملت عنوان ميكنند و بارها به مردمي بودن خود اشاره ميكنند چرا به يك باره اين سخنان را مطرح كردند.

شعار در استاديوم:

اين مساله براي هوادارن تيراختور حائز اهميت است چرا كه سالهاست اين تيم و اين ديار مورد گزند عده اي كه دشمني خود را ثابت كردند قرار گرفته همان مساله اي كه تيم بارسلونا نيز سالها پيش به اين درد گرفتار بود آيا شعارهايي مانند ياشاسين آزربايجان، آزربايجان وار اولسون ايستمين كور اولسون و تورك ديلينده مدرسه و حمايت از اورمو گؤلو بايد جاي خود را به شعارهايي دهد كه زائده تفكر غلط عده اي هست؟ آيا شعار تيراختور بايد شعاري باشد كه وقتي مشغول گوش كردن موسيقي هستيم سريع شعار و مضمون پوچ و فاقد اصالت ايجاد كنيم و حمايت نيز بكنيم؟

دو رويي اين گروه از اينجا معلوم ميشود كه همين گروه از انواع اقسام شعارها و ترفندها براي ماندن قلعه نوعي استفاده كردند روزي شعار امير پاشا چوخ ياشا را سر دادند و امروز برنامه ريزي ميكنند در دقيقه فلان شعار امير پاشا گئدرسن بيزلري شاد ائلرسن سر دهند.

شايد براي برخي خوانندگان اين نوشته بي انصاف و يك طرفه باشد اما اي كاش جايي و نامي از تيراختوري كه پدرانمان زحمت كشيدند در اين گروه بود و با افتخار از آن نيز ياد ميكردم.

اين سري افراد كه جاي مشخصي نيز در استاديوم دارند، با تقليد از تشويقهاي اروپايي، به خصوص تيم بشيكتاش، جهت جلب توجه در ميان تماشاگران جوانتر اقدام كرده اند؛ و معمولا در دادن القاب و ... به بازيكنان و شخص محوري پيش قدم بوده اند!

پس از چنين اقداماتي، افرادي كه احتمالا به شور و هيجان صرف بيشتر از فلسفه هويتي حمايت از تيراختور توجه كرده اند، در اطراف اين افراد جمع شده و شعار هاي آنان را تكرار كردند.

اما با بيشتر شدن افرادي كه از نحوه تشويق از آنها تقليد مي كردند، نقاب خود را برداشته و چهره اصلي خود را به نمايش گذاشتند و خيال كردند كه باز هم از آنان حمايت خواهد شد.

آنها شروع به سر دادن فحش و شعار هاي فارسي و همچنين اقدام به برهم زدن جو استاديوم با شعار "تسلط بر جو استاديوم" كه در حقيقت همان حذف شعار اصلي "ياشاسين آزربايجان" و شعارهاي ديگر از جمله رسيدگي به وضعيت درياچه اورميه و به تازگي حمايت از زلزله زدگان اهر هريس و وزقان كردند (كه با اعتراض شديد هواداران به سكوت مجبور شدند).

اين كار ادامه پيدا كرد تا اينكه اين عده كمي به هدف اصلي خود نزديك شده و از تعداد هواداران در استاديوم كم شد.

هواداراني كه از همدان تا تبريز به خاطر شعار "ياشاسين آزربايجان" مي آمدند با شعارهاي بي محتوا و رئيس بازي هاي اين عده از ورزشگاه رانده شدند.
كار بعضا به جايي رسيد كه فحش هاي ركيك و بي ادبي اينها، مي رفت تا از حضور ديگر هواداران كودك و نوجوان جلوگيري كند.

اينها با ادامه اين كارها باعث رنجش ملت خود شده، وكار به فعال شدن بخش هايي همانند اوز به اوز شد كه قبلا ميخواستند در تسلط همين افراد باشد. و رفته رفته از محبوبيت آنان كم شد تا به اينكه ديگر به چند صندلي از سمت چپ جايگاه بسنده كردند تا هياهوي خود را در آنجا بكنند. اكنون چهره اصلي اين افراد براي خيلي ها آشكار شده و فقط عده معدودي كه از اهداف شوم اين افراد خبر ندارند، به طرف آنها ميروند.

اما چرا اين عده اقدام به چنين كارهايي ميكنند؟

اين افراد كه لفظ مانقورد براي آنان افت دارد به خاطر جيب خود حاضرند هر كاري بكنند. در زمان هاي مختلف با دريافت پول هاي كلان از مافياي فوتبال، قصد خراب كردن جو را دارند.

افراد ساده لوح نيز بايد بدانند شعار چه كساني را تكرار ميكنند.

اين بار بايد به اين عده هشدار داد كه با اين ملت روبه رو نشوند و به زبان توركي به آنها گفت: "بو ميللتينن چالما".

اين افراد را به سادگي مي توان از روي بعضي علامت ها شناخت. اين علامت ها عبارتند از:

  • حس برتري و رئيس بودن در استاديوم
  • استفاده از الفاظ ركيك و زننده در مقابل انتقادهاي هويت طلبان و ميللتچي ها
  • احساس حق آب و گل نسبت به تمامي تماشاگران جديد و قديم
  • اصرار شديد به ترساندن طرفداران تراختور مبني بر اينكه مطالبات و شعارهاي سياسي در بازي هاي آسيايي با جريمه و محروميت مواجه خواهد شد
  • اصرار بر فارسي صحبت كردن، و دادن شعارهاي فارسي و تقليد از شعارهاي سرخابي هاي تهران
  • قطع كردن شعار ياشاسين آزربايجان و ديگر شعار هاي هويتي
  • جوگيري بيش از حد و ايجاد هياهو موقع شعارهاي با محتواي طرفداران
  • و در كل تافته جدا بافته


به متن زير را كه اخيرا در صفحه فيسبوك تي تي ها پست شده توجه كنيد:
------------------------------------
فلسفه تورك اولماخ و ساتكين اولماخ از سوي بع بعي ها :))
هر كيم خوش تيپ اولا، سطح ساوادي يوخاري اولا، اودكولون ايي وره، با شخصيت و با كلاس اولا، اوز شهرين لهج سينن دانيشا، فارسي دانيشماخ باشارا = ساتخين ، مانغوروت و ... :))))))
و اما....
هركس جاوات و زاي اولا، ايكي اشهين آرپاسين بولنميه، پوخ ايي وره، شخصيتي اولميه، نخجوان لهجه سينن دانيشا ، فارسيدا اصلا باشارميه(چون مدرسه اوزو گورميپ) اوندا اولار = ماراخلي تورك چي بعي. :))))

هر كيم ده آذربايجان فونتينن يازسا ياني من چوخ بتيم :)))
https://www.facebook.com/TTTT.fanpage/posts/498997926806275
------------------------------------

آيا ما هنوز شيفته ريخت و قيافه و طرز صحبت كردن فارس زبانان هستيم؟ همانند مسئولان استاني مان كه با ديدن يك فارس زبان دست و پاي خود را گم مي كنند و به هر دري مي زنند تا نظر وي را به خود جلب نمايند؟چه اصراري وجود دارد كه خودمان را براي آنها اثبات كنيم؟ 

آيا زبان توركي براي شما آنقدر كسر شان دارد كه حتي حاضر هستيد در رويارويي با شديدترين دشنام ها و توهين ها كه از طرف همان فارس زبان كه آرزو داري مثل او باشي نثار تو و مردمانت مي شود باز هم به زبان فارسي تشويق كنيد و جلوي كساني را هم كه هنوز بيدارند و مثل شما به خواب و خلسه نرفته اند را با بوق و طبل بگيريد؟

اگر قرار باشد تنها به خاطر فوتبال عاشق تيراختور باشيم همان بهتر نيست كه مثل چند سال قبل طرفدار استقلال در باغشمال باشيم و به خاطر برد آبي ها در برابر تيراختور آن هم در تبريز و قهرماني آنها فرياد هورا هورا سر دهيم و از باغشمال تا چهارراه شهناز را ببنديم و شادي كنيم؟ چه نيازي داريم تيراختور را تشويق كنيم و هزاران بلا را به جان بخريم در تهران و بقيه شهرها؟

روي صحبتمان با ليدر هاي شما نيست كه از باشگاه و هزاران ارگان ديگر خط و حقوق و ... ميگيرند. روي صحبتم با شماهايي است كه آزربايجان را به تشويق هاي به ظاهر اروپايي فروخته ايد و مي پنداريد كه زبان توركي و آن همزبان روستايي كه در كنار تو ايستاده براي تو كسر شان مي باشد.

آزربايجان و زبان توركي بسيار بزرگتر و با عظمت تر از يك گروه من در آوردي است كه به خيال خام خود در حال فرهنگ سازي براي نسل جوان تر آزربايجان است و غافل از آن كودك خرد سالي هستيد كه با شعري كه در وصف زبان توركي و آزربايجان خواند خواب را از سر اربابان شما ربود.
اينجا آزربايجان است و همواره مهد شرف و غيرت، نامي كه با فرياد زدن آن در حنجره ميليون ها نفر از زنان و مردان آن، لرزه بر اندام خائنين و دسيسه چينان مي افتد.

غروب شما نيز نزديك است.

2013-02-07 13:08:23

https://www.facebook.com/Manqurd.TTTT

-


یارپاق لار :


Powerd By : ARZUBLOG.COM Theme Designer : Blogskin.ir